یادی زبزرگواری یک مرد بزرگ بنام استاد شنگله


من قبل بیرون اومدن از ایران در تلویزیون با اینکه کارگردان وتهیه کننده رسمی بودم اما هفت سال شده بود که در تلویزیون و سینما ممنوع کار بودم از بیکاری داشتم دق می کردم اومدم تاتری کار کنم دوستی متن خوبی که ترجمه شده از تنسی ویلیامز رو تصویب کرده بود که کار کنه اما اون دوست گفت تو بیا تو کار کن گفتم باشه رفتیم تمرین کردیم و کار خوبی آماده شد روز بازبینی سه نفر برای باز بینی اجرا تاتر من امدند و تاتر را دیدند ولی اجرا را ممنوع کردند و کار تصویب نشد . زنده یاد آقای اسماعیل شنگله و سعید کشن فلاح و یکی دیگه داور دیدن کار بودند با آقای شنگله در تلویزیون همکار بودیم .گذشت تا مدتی بعد در محله مون نزدیک خونه استاد شنگله همسایه من بود در مجتمع تلویزیون تو شهرک غرب آقای شنگله رو اتفاقی دیدم گفتم استاد چرا کار من رد شد کار اجرای بدی نبود استاد شنگله دست گذاشت روی شانه من گفت مجید کارت عالی بود بخاطر شخص خودت کار رد شد نه بخاطر اجرا همه هم گفتند البته من بهت نظر مثبت دادم اون دو نفر دیگه نظر منفی و کارت رد شد خودت مورد قبول نبودی نه کارت، حسین پاک دل هم از کسانی بود که مخالف بوده و گفته بود قدیمی های مسله دار دیگه کار نکنند گفتم من خودم میدونستم رد میشه ولی همیشه تلاش خودمو می کنم استاد شنگله مردی بزرگ بود . یادش گرامی
Similar Videos

0 comments: